اینجا همه چیز پیدامیشه خوش آمدید.... آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ نويسندگان
رفتم سوپر مارکت میگم اقا ببخشید یه لامپ۱۰۰محبت کنین. اورده تست کرده میگه میبری؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ همین جا میخورم!
مادر دانش آموزِ اومده مدرسه….معلم بهش میگه با بچتون ریاضی تمرین کنین میگه تو خونه؟….پَـــ نَ پــــ تو زمین های خاکی (اکثر قهرمانا از زمین های خاکی شروع کردن !)
یارو با ۱۶۰ تا سرعت زده به یه عابر پیاده ، عابره پرت شده ۲۰ متر اونطرفتر افتاده زمین هیچ تکونیم نمیخوره.دوستم میگه یعنی مرده؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ داره تمارض میکنه پنالتی بگیره !
تصادف کردم، زنگ زدم ۱۱۰ … پلیسه اومده میگه تصادف کردی؟! گفتم پـــ نَ پَـــــ اینا همش نقشه بود بیای ببینمت !
دوازده شب رسیدم دم خونه کلید نداشتم به داداشم زنگ زدم میگم یواش درو باز کن بقیه بیدار نشن .میگه در خونه رو؟ پَـــ نَ پَـــ در یخچالو!!! سر شب گرمم بود رفتم پشت تخم مرغها !
رفتیم کوه … دارم چوب جمع میکنم … میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟ پَـــ نَ پَـــ پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت !
استاد: کی جواب این سوالو میدونه؟ من دستمو بردم بالا استاد: میخوای جواب بدی؟ من: پــــَ نه پــــَ میخوام ببینم باد از کدوم ور میاد !
عاقد سر سفره عقد : عروس خانم وکیلم؟ پَ نه پَ دکتری ! دعوت کردیم سطح مجلس بره بالا !
تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده ۴ لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟ میگیم:پـَـَـــ نه میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم
همسایمون عروسی داشتن دوستم خونمون بود هی سروصداشون میومد.دوستم گفت عروسیه؟ پـَـ نـَـ پـَـ همسایمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه !
سر سفره عقد ، حاج آقا: آیا بنده وکیلم ؟ عروس: پـَـ نـَـ پـَـ متهمی ! . .
پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونیم دوستم زنگ زده میگه کجایی؟ میگم بهشت زهرا ! میگه واسه چی ؟ میگم واسه پدر بزرگم. میگه اِ ؟ فوت کرده ؟ میگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمرینی اومدیم مانور !
رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم. یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟ پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم !
رفتيم يكي از امام زاده هاي اطراف شهرمون.
بابام از اداره زنگ زده خونه بعد کلی احوال پرسی میگه محمد خودتی ؟ شنبه 8 مهر 1391برچسب:, :: 10:24 :: نويسنده : رضا
دوستم رفته خواستگاری
به چراغ قرمز رسيدم زدم رو ترمز يهو يکي از پشت زده بهم پياده شدم ببينم چي شده؟ ميگم زدي ؟؟ ميگه پ ن پ ماشينامون آشنا دراومدن دارن رو بوسي ميکنن!!! ميگم د ن د الان ک افسر بياد هزينه ي اين روبوسيو عقدو عروسيو بايد يجا حساب
دارم واسه دختر خالم تعریف میکنم میگم: ﻧﺸﺴﺘﻢ ﺑﺎﻻﯼ ﺍﺳﮑﻠﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﺟﻮﺷﮑﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ
دارم تو کوچه راه میرم یه خانمه با ماشین رفت تو چاله آب پاشید همه صورتم و لباسام خیس شد، وایساده میگه وای خیس شدید ؟ پـَـ نـَـ پـَـ دیدم یه خانم محترمی مثل شما رانندگی یاد گرفته … اینا اشک شوقه
پریشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی میکردم، پلیس رد شده میگه اون چیه؟ فندکه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ مشعل المپیکه دارم میبرم لندن!! میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ و زهرمار، سوار شو بریم… میگم کلانتری؟ میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ میبریمت لندن
سر یه جریانی عصبانی بودم به خانمم میگم از همه ی آدما بدم میاد. میگه از منم بدت میاد؟ گفتم نه! گفت چون دوسم داری؟ پـَـــ نــه پـَـــ چون آدم نیستی!!! رفتم دکتر میگم: دو روزه بدنم خیلی درد میکنه! بعد از ۱۰ دقیقه معاینه میگه: میخوای واست دارو بنویسم؟! |
|||
![]() |