نشسته بودیم داشتیم تلویزیون نگاه میکردیم يه هو مامانم از آشپزخونه اومد، بي مقدمه شروع كرد درباره فلفل صحبت كردن كه: ميدونستي فلفل لاغر ميكنه و ضد سرطانه؛ بعد نشست دو ساعت از خاطرات گذشتش و غذاهاي خوشمزه و پر فلفل عمه جانش حرف زد آخرش
معلوم شد فلفل از دستش در رفته، ريخته تو شاممون !!!